اینفلوئنسر مارکتینگ چیست: همه چیز درباره این اصطلاح

این روزها همه در مورد اینفلوئنسر مارکتینگ صحبت می کنند. البته خوشبختانه این مفهوم قرار نیست جای بازاریابی محتوا یا شبکه های اجتماعی را بگیرد، چون بدون آن ها اینفلوئنسر مارکتینگ معنای خود را از دست می دهد.

اگر با این اصطلاح تازه آشنا شدید و می خواهید بیشتر دراین مورد بدانید، خوب جایی آمده اید. در این مقاله من قدم به قدم شما را با اینفلوئنسرمارکتینگ آشنا می کنم.

اینفوئنسر مارکتینگ چیست

اگر بخواهم خیلی ساده بگویم، اینفوئنسر مارکتینگ ترکیبی از ابزارهای جدید و قدیمی بازاریابی است. در واقع این مفهوم تا حدی همان استفاده از سلبریتی ها در کمپین های امروزی بازاریابی محتوامحور است. البته تفاوتش این است که بین برند و اینفلوئنسر همکاری وجود دارد.

استراتژی ها و نمونه های کاربردی اینفلوئنسرمارکتینگ

شرکت سونی موبایل فرانسه حساب جدیدی در اینستاگرام با نام @sonyxperiafr ایجاد کرد تا محصولی به نام Sony Xperia Z5 را که در آن زمان قوی ترین دوربین را داشت معرفی کند. این گوشی قابلیت زوم تا ۵ برابر داشت و اینستاگرام هم بهترین رسانه برای عکاسی بود.

سونی اولین زوم را با هشتگ #InstazoomZ5 تولید کرد تا به اینستاگرامی ها قدرت دوربین این گوشی را نشان دهد.

به این صورت که عکسی که با کیفیت بسیار بالا با دوربین این گوشی گرفته شده بود را به صدها عکس ریزتر که در پنج لایه نمایش داده شده بودند تبدیل کردند.

بعد صد حساب اینستاگرام ایجاد کردند که با تگ به هم مرتبط می شدند. این اکانت های جدید اینستاگرام کمک می کردند که بازدیدکننده از صفحه هر جای عکس را که خواست با کیفیت بالاتر ببیند و همچنین بیشتر از ۵۰ سورپرایز مخفی در این حساب ها گنجانده شده بود.

سپس سونی از ۳۰ اینفلوئنسر کمک گرفت تا عکس های مسابقه را در صفحه ایسنتاگرامشان منتشر کنند. در این مسابقه می توانستید ۵ بار روی قسمت های مختلف یک عکس زوم کنید و هدف مسابقه پیدا کردن کد رمز بود.

این کمپین توانست ۱۷ میلیون نفر را درگیر کند که در نوع خود کم نظیر بود.عامل مهم موفقیت کمپین بالا، استفاده درست از اینفلوئنسرها بود.چیزی که باید در اینجا به آن توجه کرد کلمه اینفلوئنسر به معنی تاثیرگذار است.

اینفلوئنسرها بر خلاف سلبریتی ها هرجا و هر کسی می توانند باشند. ولی چه عاملی باعث می شود اینقدر در فضای وب و شبکه های اجتماعی تاثیر گذار باشند.

اینفلوئنسر می تواند عکاس معروف مد در اینستاگرام یا بلاگر گجت های دیجیتال در توئیتر، یا حتی مدیر مارکتینگ یک شرکت معروف در لینکدین باشد. در هر صنعتی که باشید، افراد تاثیرگذار یا اینفلوئنسر وجود دارند. فقط کافی ست دنبالشان بگردید.

این افراد فالوورهای زیادی دارند که جامعه هدف شما را تشکیل می دهند.

چه چیزی در اینفلوئنسر مارکتینگ جواب می دهد

• لطفاً حواستان خیلی به نوع رویکردتان به اینفلوئنسر مارکتینگ باشد.
• برنامه داشته باشید، استراتژی و بودجه را مشخص کنید و تحقیقات بازار را شروع کنید.
• صبور باشید و ماشینی رفتار نکنید. این مردم هستند که با یکدیگر صحبت می کنند نه شرکتها.
• برنامه ریزی کنید.

اینفلوئنسر ترجیح می دهد چند وقت یک بار با او در تماس باشید؟ ماهانه، فصلی، سالی دو بار؟یکپارچگی اینفلوئنسر مارکتینگ با برنامه روابط عمومی، معرفی محصول و …

اینفلوئنسر مارکتینگ چه چیزی نیست

راستش را بخواهید اینفلوئنسر مارکتینگ تنها پیدا کردن فردی که یک تعداد فالوور دارد و دادن هدیه یا پول به آن ها برای این که در مورد شما خوب صحبت کنند نیست.

این موضوع در حیطه کاری سلبریتی های ویروسی یا viral celebrities است. اینفلوئنسرها افرادی هستند که برای ساختن برند شخصی شان زمان صرف می کنند و به مرور زمان مخاطبان خودشان را جذب می کنند.

آنها به طور طبیعی از یک طرف حفظ اعتبار و آبرو خیلی برایشان مهم است و از طرف دیگر راضی کردن مردمی که به ایشان اعتماد کرده اند برایشان اولویت دارد.

اینفلوئنسرها همان هایی هستند که برای گرفتن هر فالوور ارگانیک و طبیعی خون دل خورده اند. همچین آن ها افرادی هستند که به دنبال سود یک شبه نیستند.

اینفلوئنسر مارکتینگ هم به خودی خود بازدهی خیلی سریع ندارد. همان رویکرد آهسته و پیوسته بازاریابی محتوا را دارد و شما نباید به دنبال فروش مستقیم از این طریق باشید. بلکه با این روش می توانید اعتبار، قدرت و رهبری خود را در صنعت تان اثبات کنید.

اینفلوئنسر مارکتینگ یعنی هم معنی کالا یا خدماتی باشید که ارائه می دهید، مثل این که خیلی ها به دستمال کاغذی می گویند کلینکس که نام برند دستمال کاغذی است.

اینفلوئنسر مارکتینگ در شبکه های اجتماعی، بازی دستیابی آهسته به فالوورهای وفادار است.

ممکن است فکر کنید با همکاری با اینفلوئنسر به راحتی می توانید در ذهن و قلب فالوورهایش نفوذ کنید. ولی کار به این سادگی ها هم نیست. چون برای همکاری با آن ها اول باید اعتماد و احترام آن ها را به دست آورید.

ولی چگونه می توانید این کار را انجام دهید؟

چه چیزی در اینفلوئنسر مارکتینگ جواب نمی دهد

نباید رویکردی یکسان برای یافتن و استفاده از اینفلوئنسرهای مختلف داشته باشید. برای هر اینفلوئنسر باید استراتژی متفاوتی داشته باشید.

تنها به دنبال محبوبیت اینفلوئنسر نباشید. علاوه بر آن باید به دنبال گرفتن یک اکشن یا اقدام از سمت مشتری باشید.

قانون ساده: اینفلوئنسر مارکتینگ، بازاریابی برای اینفلوئنسرهاست.

برندها در بازاریابی سنتی شبکه های اجتماعی، در پلتفرم های مختلف حضور دارند و با گذشت زمان و افزایش کاربران می توانند قهرمانان برند را پیدا کنند.

یعنی افرادی که پست ها را لایک می کنند، زیر پست ها نظر می گذارند یا نام برند را در پست خودشان می آورند.

برندها باید به این گروه از مشتریان توجه ویژه ای داشته باشند. یعنی کمک کنند آنها به خوبی بتوانند به صورت دهان به دهان Word of Mouth برای برند بازاریابی کنند.

اینفلوئنسر مارکتینگ به ما می گوید بهتر است وقت خود را صرف بازاریابی به افراد تاثیرگذاری کنید که از قبل آن ها را می شناسید و می دانید که به خوبی با برند شما هم راستا هستند.

مشکلی که با این رویکرد وجود دارد این است : بعضی کاربران آن قدر ها فالوور ندارند که بتوانند تاثیر خاصی بگذارند. راستش را بخواهید اکثر کاربران این گونه اند.

اکثر افراد شبکه کوچکی از شاید چند صد دوست و آشنا با ترجیحات و تمایلات خاص خودشان هستند. از طرف دیگر برای برندها تولید و فراهم سازی محتوایی که برای این کاربران خوشایند باشد، و همزمان حفظ ارتباط روزانه با آن ها کاری بسیار سخت است.

همان طور که تا حالا حدس زده اید، این رویکرد «باری به هر جهت» در بازاریابی شبکه های اجتماعی نتایج چندانی نخواهد داشت.

اینفلوئنسر مارکتینگ می گوید به جای این که کورکورانه به دنبال فالوور و لایک باشیم و محتواهای مختلف تولید کنیم تا ببینیم کدام یک خوب از آب در می آیند، بهتر است وقتمان را صرف بازاریابی به افراد تاثیر گذاری بکنیم که لایک و دیسلایکشان خیلی هم راستا با برند ما باشد.

این یعنی، با این افراد در شبکه های اجتماعی به خوبی درگیر شوید (نه تنها با فالو کردن و لایک کردن پست هایشان، بلکه با کامنت گذاشتن و نشان دادن دانش و شخصیت تان).

همچنین می توانید محتوایی تولید کنید که توجه اینفلوئنسرها را به خود جلب کند. بنابراین بازار هدف برندها خود اینفلوئنسر ها هستند، اگر چه جایزه نهایی به دست آوردن مخاطبان اینفلوئنسر است.

با انجام این کار به دو چیز دست پیدا می کنیم.

اول این که با تعامل مثبت و سازنده در صفحات اجتماعی اینفلوئنسرها، دسترسی سریعی به فالوورهای آن ها پیدا می کنید. البته که چیزی را تبلیغ نمی کنید، بلکه خود را به عنوان عضوی از جامعه معرفی می کنید و هر چه جلوتر می روید بر اعتبار شما اضافه می شود.

دومین دستاورد شما: همین که یک سری همکاری ها با اینفلوئنسرها دارید، باعث شناساندن شما به آن ها می شود. درست است که اینفلوئنسرها به خودی خود سلبریتی محسوب نمی شوند، ولی زندگی آنلاین آن ها مثل زندگی سلبریتی ها در دنیای واقعی است: مزاحمت هایی از افرادی که نمی شناسند، که می خواهند وقت کوچکی از آن ها بگیرند. حالا چه از آن ها تعریف کنند و چه قصد بازاریابی و فروش داشته باشند. ولی باید هر طور شده توجه آن ها را در میان خیل ایمیل ها، توئیت ها و دایرکت ها به دست آوردید. برای این که به محض ارتباط با آن ها، بفهمند کی هستید و آیا با مخاطبان شان سنخیت دارید یا نه. اگر این کارها را درست انجام دهید باقی راه ساده است.

کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ: نمونه کاربردی

بیایید با هم نگاهی به کمپینی واقعی بیندازیم که با هدف آگاهی و حضور در کنفرانس بین المللی بازاریابی محتوا اجرا شده بود.

در رویکرد سنتی تر برای پر کردن یک کنفرانس، از سئو و گوگل ادز و محتواهای تبلیغاتی در توییتر و لینکدین استفاده می شود. پستی نوشته می شود که قابلیت به اشتراک گذاری بالایی داشته باشد.

به جای این کار، بنیاد بازاریابی محتوا Content Marketing Institute از اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده کرد. البته راستش را بخواهید بنیاد بازاریابی محتوا CMI از قبل با شبکه بزرگی از اینفلوئنسرها کار می کرد. در واقع در اینجا لیست سخنرانان کنفرانس همان اینفلوئنسر ها بودند.

این بنیاد از سخنرانان خواست نظرات و توصیه هایشان در مورد بازاریابی محتوا را به اشتراک بگذارند. نتیجه این کار به همراه مطالب آموزشی به تولید ۴ ایبوک جداگانه منجر شد که هر کدام با برنامه سخنرانی های کنفرانس بازاریابی محتوا مرتبط بود.

همه ایبوک ها در Slideshare قرار داده شد و همچنین به صورت فایل PDF قابل دانلود بود. همچنین لینک این کتاب های الکترونیک در شبکه های اجتماعی CMI و اینفلوئنسر ها منتشر شد.

حامی مالی این کنفرانس هم شرکت Curata بود که در زمینه توسعه نرم افزارهای تولید و مدیریت محتوا فعالیت می کرد .درست است که خیلی ها درگیر اجرای این کمپین شدند، ولی همه شان هم سود بردند.

مخاطبان هدف شرکت در این کنفرانس اطلاعات رایگان، سرگرم کننده و با ارزشی را به دست آوردند که کاملاً به دردشان می خورد. بیش از ۲۳۰۰۰۰ نفر این ایبوک را در اسلایدشیر دیدند و ۴۰۰۰ نفر هم فایل PDF را دانلود کردند.

اینفلوئنسرها از این کمپین برای ثبت نام مخاطبان در سخنرانی خودشان در کنفرانس استفاده کردند. به اشتراک گذاشتن ایبوک هایی که خودشان در نوشته شدن آن ها نقش داشتند، این فرصت را در اختیار آن ها قرار می داد که مردم را از سخنرانی خود در این کنفرانس آگاه کنند و در نهایت به افزایش اعتبار و شهرت آن ها در زمینه کاری خود می انجامید.

CMI نه تنها توانست سالن کنفرانس را پر کند، بلکه کنفرانس بزرگ دیگری را نیز به همین شیوه بازاریابی کرد. شرکت Curata که حامی این کنفرانس بود هم توانست ۱۰۰۰ سرنخ جدید به دست آورد. این برد چهار طرفه باعث جذابیت بیش از پیش اینفلوئنسرمارکتینگ می شود.

هیچ ترفند تبلیغاتی در این کمپین ها استفاده نمی شود، خبری هم از لبخند های مصنوعی سلبریتی ها با محصولاتی که همه می دانیم هیچ وقت استفاده نمی کنند نیست.

می شود به این کمپین این طوری نگاه کرد: کمپین کنفرانس CMI سناریویی از بازاریابی محتوا بود که توسط نویسندگان کتاب بازاریابی محتوا اجرا شد که مخاطبان هدفش هم مارکترهای کمپین های دیگر بود. اگر چه مخاطبان هدف همان کسانی هستند که همه ترفندهای مارکتینگ را می دانند ولی باز هم این کمپین نتیجه داد. راستش را بخواهید به این دلیل که اصلاً ترفندی در کار نبود.

بازاریابی شبکه های اجتماعی به این دلیل که از تعاملات اجتماعی طبیعی نشئت می گیرد تا این حد جواب می دهد. بازاریابی محتوا هم به این دلیل جوابگوست که اطلاعات مفید را در اختیار مخاطبان قرار می دهد.

عامل موفقیت اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده هم زمان از این دو ابزار (بازاریابی محتوا و شبکه اجتماعی) است. آن هم در جایی که اعتبار و تخصص از قبل در ذهن مخاطب حک شده است.

منبع : influencermarketinghub.com